با زبان سـنگ
من از جنگل صخره ها می آیم
مردان پر تعارف مخمـــل پوش
در جــاده های روشن ابریشــم
از کـــنارِ مــــــن مـــــــیگذرند
و آژنگ بر جبین می اندازند
من از جنگل صخره ها می آیم
در صـلابت یک کوه
- یادگار جلیل اجدادم -
مرا به سوی دورترین قله میخواند
من از جنگل صخــره هــا می آیم
من با زبـــان سنگ سـخن میگویم
دانشگاه کابل پاییز ١۳۵٨خورشیدی