به برگۀ پیشـین به برگۀ اصلی به برگۀ بعدی  


ويژه گی و اثر گذاری مطبوعات دراين دوره

دراين دوره  درافغانستان مطبوعات آزاد و غير دولتی به ميان آمد. چنان که نخستين نشريۀ آزاد، " انيس " بود که به مديريت مسؤول غلام محی الدين انيس به چاپ مي رسيد. در گامهای بعدی " نسيم سحر " به مديريت مسوول احمد راتب و " نوروز " به مديريت مسؤول محمد نوروز به نشرات آغاز کردند.
اين نشريه ها به گونۀ هفته نامه به چاپ می رسيدند و در مدت زمان کوتاهی توانستند در ميان خواننده گان محبوبيت چشمگيری به دست آورند. اين نشريه ها بر کار کرد دستگاه های دولت انتقاد می کردند. چنان که باری در هفته نامۀ " انيس " نوشته يي به چاپ رسيد که در آن بر کار کرد دستگاه پوليس انتقاد شده بود. اين امر سبب شد تا مدير مسؤول آن محی الدين انيس توقيف و نشريه مصادره گردد. تا اين که به اثر اعتراض خيابانی شهريان کابل و دستور کفيل سلطنت محمد ولی خان محی الدين انيس از توقيف رها گرديد و نشريه پس ازتعطيل يک شماره دوباره نشرات خود را از سر گرفت. به همين گونه نشريه " نسيم سحر " به سبب نشر مطلبی که به انتقاد از شاه و خاندان او تعبير گرديد، امتياز نشراتی خود را از  دست داد.

حضور زنان در عرصۀ ژوزناليزم در افغانستان نيز از دورۀ امان الله خان آغاز شده است. چنان که نشريۀ " ارشادالنسوان " نخستين نشريۀ اختصاصی زنان به سال1921 به مديريت مسؤول اسما رسميه يا اسما سميه خانم محمود طرزی به نشرات آغاز کرد. در اين نشريه مطالبی نشر میشد که نه تنها زنان را در حيات خانواده گی کمک می کرد؛ بلکه آنها را در جهت دست يابی به علوم و فنون معاصر و رسيدن به يک زنده گی اجتماعی بهتر تشويق می نمود. در اين نشريه گاه گاهی ملکه ثريا خانم شاه امان الله خان نيز نوشته های روشنگرانه يي برای زنان می نوشت.

پيدايي نشريه های اختصاصی يکی از ويژه گی های ديگری مطبوعات اين دوره است. اين امر سبب گسترش مطالعه و مطبوعات در ميان اقشار گوناگون جامعه گرديد. نشريه های " ارشادالنسوان، معرف معارف، مجموعۀ عسکريه، مجموعۀ صيحيه، ثروت و آيينۀ عرفان " که جاگزين " معرف معارف " گرديد از شمار نشريه های اختصاصی اين دوره اند .

مطبوعات در اين دوره به يک مفهوم خصوصيت همه کشوری پيدا کرد. یعنی برای نخستين بار نشريه هايي در شماری از شهر های افغانستان کار نشراتی خود را آغازکردند. مثلاً " طلوع افغان " در قندهار، " اتحاد مشرقی " درجلال آباد، " اتفاق اسلام " درهرات، " غازی " در خوست، " ستارۀ افغان " در پروان، اتحاد " اسلام (بيدار) " در شهر مزارشريف از شمار نشريه های ولايتی افغانستان در اين دوره است. بدينگونه مردم افغانستان در شهرهای ديگر کشور نيز با نظام اطلاع رسانی مطبوعاتی آشنا شدند. و مسألۀ  ديگر اين که از نظر اطلاع رسانی نه تنها ارتباطی در ميان شهريان کابل با شهروندان ديگر شهرهای افغانستان به وجود آمد؛ بلکه دولت نيز توانست تا رابطه و حضور خود در ميان مردمان ولايات کشور را بيشتر تأمين کند. غير از اين تنوع نشريه ها سبب ايجاد نسل نوی از روزنامه نگاران در کشور گرديد.

مطبوعات دراين دوره چه ازنظر پيراسته گی زبان و چه از نظر تنوع ژانرهای ادبی و ژورناليستی گسترش بيشتری يافت و اين امر اثرگذاری مطبوعات بر رشد بشری را افزايش بخشيد. گذشته از آن ايجاد نشريه های اختصاصی از يک سو نه تنها افزايش روزنامه نگاران در کابل را در پي داشت؛ بلکه در جهت ديگر اين امر سبب گرديد تا مطبوعات اطلاعات بيشتری در عرصه های گوناگون حيات اجتماعی اقتصادی را در دسترس مردم قرار دهد. اگر در نشريۀ " سراج الاخبار افغانيه " بيشتر مطالب با روحيۀ انقلابی در جهت حصول استقلال و مزايای مشروطيت و ترويج تمدن و مفديت تکنولوژی متمرکز بود، در نشريه های دوران امان الله خان امر تحکيم و نگهداری استقلال، گسترش معارف، روشنگری، مبارزه با خرافات و تشويق اقشار گوناگون اجتماعی مردم، به خصوص زنان در جهت ايجاد يک افغانستان متمدن و پيشرفته تمرکز داشت.
اساساً گسترش مطبوعات در اين دوره بر بنياد يک ضرورت اجتماعی - اقتصادی و سياسی استوار بود. دولت امان الله خان به گونه يي در تمام عرصه ها به نوسازی افغانستان علاقه داشت و اين امر به يک مطبوعات با مسؤوليت نياز داشت تا ضرورت پي ريزی چنين تحولاتی را برای مردم روشن کند.

وضعيت نوين اجتماعی - سياسی و تنوع نشريه ها بر افرينش های ادبی اين دوره نيز تأثير مهمی برجای گذاشته است. چنان که  نويسنده گان و شاعران با الهام از تحولات اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی پس از استقلال، بيشترعلاقه گرفتند تا در زمينه های اجتماعی با نوع نگرش روشنگرانه و تحول طلبانه شعر بسرايند. چنين شعر هايي به وسيلۀ مطبوعات در ميان مردم پخش می گرديد. اساساً محمود طرزی همراه با شماری از همکاران خود يک چنين جريان شعری را در " سراج الاخبار افغانيه " پايه گذاری کرده بود. و اما دراين دوران اين جريان شعری زمينۀ اجتماعی گسترده تری پيدا کرد. چنان که امروزه زمانی که بحث شعر مشروطيت به ميان می آيد هدف همان شعر " سراج الاخبار " و شعر دورۀ امان الله خان است که در دوره های بعدی یکی از پايه های اساسی تحولات شعری در افغانستان را به  وجود  آورد.

فرهنگ مطالعه در اين زمان بيشتر از گذشته در ميان مردم رشد کرد. دانشجويان مکاتب و مدارس، کارمندان دولت و افراد با سواد با استفاده از مطبوعات بيشتر به اخذ اطلاعات و فراگيری دانش  پرداختند. يکی از بزرگترين اثرگذاری مطبوعات اين دوره را می توان در اين امر جستجوکرد که   بعداً هيچ نظام استبدادی و خودکامه يي در افغانستان نتوانست  يک سره بر ضد مطبوعات برخيزد؛ بلکه آنها  ناگزير آز آن شدند تا دست کم به مطبوعات دولتی در کشور اجازۀ فعاليت بدهند. مثلاً امير حبيب الله کلکانی با وجودی که به  نشريه های آزاد اجازۀ فعاليت نداد؛ ولی دست کم نشريه هايي دولتیی " حبيب الاسلام، اتفاق اسلام، مويد الاسلام، رهبراسلام و جريدۀ الايمان " در کابل و بعضی از شهرهای ديگرکشور در  زير نظارت شديد دم و دستگاه او  به چاپ می رسيدند. غير از اين نشريه های دکورغم، اتحاد افغان و غيرت اسلام در ولايات کشور به گونۀ نشريه های ضد دولتی به چاپ می رسيدند. ظاهراً حبيب الله کلکانی بر اين نشريه ها نمی توانسته است که نظارتی اعمال کند. اين نشريه ها در حقيقت بر ضد حاکميت او و در جهت براندازی حاکميت او به چاپ می رسيدند. به فشرده ترين زبان، می توان دورۀ او را پايان نخستين تجربۀ مطبوعات آزاد درافغانستان گفت.